مسئولین و مقامات کشورمان مدتی است که پی در پی هشدار می دهند به زودی جمعیت جوان کشور روبه کاهش می رود، تا چند سال بعد نیروی کار کم می شود و میانگین سنی کشور به سمت پیری حرکت می کند. متاسفانه این خیانت بزرگ از دهه ۱۳۷۰ خورشیدی با شعار فرزند کمتر زندگی بهتر رقم خورد و موجب بروز بحران کنونی شده است و از قضا برخی مسئولین ارشد نظام مقصر اصلی آن هستند.
در هر صورت گذشته از دلایل و ریشه ها، مقابله با بحران نیازمند اقدام عملی است و اکنون نمی توان با چند بنر در خیابان و برگزاری همایش و تقدیر از نویسندگان کتاب یا تیزرهای نمایشی در صدا و سیما، جمعیت قابل توجهی از خانواده ها را برای فرزند آوری تشویق کرد.
نکته قطعی آن است که هر خانواده اگر نسبت به وضعیت فعلی و آتی خود و فرزندش اطمینان حاصل کند و بداند در آینده در تامین خوراک، مسکن، شغل و دربرآوردن احتیاجات اولیه زندگی دچار مشکل نمی شود بدون تردید برای فرزندآوری و داشتن خانواده ای بزرگتر اقدام می کند. در صورت ایجاد چنین اطمینانی، تبلیعات دولتی در رسانه ها و استفاده از چهره های محبوب مردم نیز می تواند کاتالیزور این روند شود. همانگونه که اکنون تعداد زیادی از سلبریتی های آمریکایی و اروپایی به داشتن چند فرزند یا پذیرش سرپرستی چند کودک علاوه بر فرزندان خود افتخار می کنند و از هم وطن های خود می خواهند که در این زمینه با دولت ها همکاری کنند.
متاسفانه در کشورمان اکثریت قریب به اتفاق خانواده ها و والدین نسبت به آینده خود اطمینان اقتصادی و امنیت اجتماعی ندارند تا بخواهند فرد دیگری را در این مسیر مبهم با خود همراه سازند. اکنون در بین طبقه متوسط و پایین جامعه تامین نیازهای اولیه به ویژه مسکن، خوراک، پوشاک، آموزش و شغل از مهمترین دغدغه های خانواده ها محسوب می شود. این دلنگرانی بجایی است و در بسیاری از کشورهای جهان هم وجود دارد؛ به همین دلیل دولت ها تلاش می کنند تا انواع خدمات و امتیازات را به خانواده ها بدهند تا مسیر آن ها را در تولید، نگهداری و تربیت و بزرگ کردن فرزندان هموار و تاحدودی تسهیل کنند.
اگر مقام دولتی تنها در همایش و تلویزیون بگوید باید خانواده ها به فکر ازدیاد نسل باشند اما امکاناتی را برای آن ها فراهم نکند، این هدف هیچگاه برآورده نمی شود زیرا در همین شرایط هم به گفته مقام ها و نهادهای دولتی، بیشتر خانواده های کارگر و کارمند ایرانی زیر خط فقر زندگی می کنند و در تامین نیازهای اولیه خود دچار مشکل جدی هستند.
به عنوان نمونه قانون ایالات متحده مزایای زایمان در این کشور را چنین بیان کرده است: اعطای تابعیت آمریکایی و شماره تامین اجتماعی؛ ورود بدون ویزا به ۱۶۹ کشور مختلف؛ ارائه کمک هزینه هنگام ثبت نام در موسسات آموزشی بزرگ ایالات متحده؛ دسترسی به منابع اعتباری متعدد پس از ۲۱ سالگی؛ داوطلبانه شدن خدمت داوطلبانه سربازی با حقوق و مزایای مناسب؛ دریافت مراقبت های باکیفیت در طول فرآیند زایمان و پس از آن.
تارنمای «Healthline» در گزارشی مجموع کمک های دولتی واشنگتن به خانواده یک نوزاد در زمینه دریافت رایگان خدماتی همچون شیر خشک، پوشک، تخت نوزاد، صندلی ماشین، مراقبت از کودک، آموزش از پیش دبستانی، درمان و دیگر خدمات مربوطه به خانواده را در کل بالغ بر ۲۳۰ هزار دلار عنوان کرد. بسیاری از خدمات رفاهی، آموزشی، تغذیه ای و ... از سوی دولت یا به صورت رایگان یا با سوبسیدهای قابل توجه تا سن ۱۷ سالگی به فرزند و خانواده ارائه می شوند. طبق این گزارش برای نمونه ۲۰۰ بانک مواد غذایی و بیش از ۶۰۰۰۰ انبار مواد غذایی در سراسر ایالات متحده وجود دارد که خانواده می تواند در آن ها در قالب کمک های دولتی غذاهای تازه و قابل نگهداری برای کل خانواده را پیدا کند.
کشورهایی که بهترین مزایای مالی خانواده را دارند
جدول زیر هزینه های عمومی دولت ها برای مزایای خانواده را بر حسب درصد از تولید ناخالص داخلی نشان می دهد که متاسفانه کشورمان در آن هیچ جایگاهی ندارد. کشورهای پیشرفته و مدرن اعطای مزایای خانواده را درچارچوب هزینه های عمومی برای حمایت مالی از والدین تعریف کرده اند که شامل نقل و انتقالات نقدی مربوط به کودک یا پاداش نوزاد آوری، پرداخت های حمایتی از درآمد عمومی در طول مرخصی والدین و هزینه های عمومی برای خدمات مربوط به خانواده مانند مراقبت از کودک است.
حال این جدول و خدمات فوق را با اقدامات دولت ایران مقایسه کنید که با سروصدا و تبلیغ فراوان تنها مبلغ اندکی وام (در حد چندصد دلار) را به والدین نوزاد ارائه می کند و در کمال تاسف حتی از خیر چند درصد سود بانکی آن هم گذشت نمی کند.
۳ کشور با بیشترین مزایای مالی برای فرزندآوری خانواده عبارتند از
دانمارک
خانواده های دانمارکی بالاترین رتبه را از نظر دریافت مزایای پولی دارندو به چند شکل کمک مالی برای کودکان دریافت می کنند. چک کودک یک پرداخت معاف از مالیات است که خانوارها تا زمانی که فرزندشان ۱۸ ساله شود هر سه ماه یکبار دریافت میکنند. در دو سال اول، والدین ۴۵۹۶ کرون کرون (۷۵۶ دلار آمریکا*) در هر سه ماه دریافت میکنند.
تا زمانی که کودک به سن ۱۵ تا ۱۷ سال می رسد این مبلغ به ۹۵۴ کرون (۱۵۷ دلار آمریکا) کاهش مییابد. والدین مجرد واجد شرایط هم می توانند درخواست دریافت این کمک هزینه کودک را ارائه کنند و ۱۴۹۹ کرون کرون یا ۲۴۶ دلار آمریکا در هر سه ماه دریافت کنند.
سوئد
والدین سوئدی تا زمانی که کودک شان ۱۶ ساله شود، کمک هزینه فرزند را ماهانه دریافت می کنند. این مبلغ ۱۲۵۰ کرون (۱۵۱ دلار) در ماه است که اگر والدین دو نفر باشند به طور مساوی بین سرپرستان تقسیم می شود.
لوکزامبورگ
در لوکزامبورگ، شهروندان دارای فرزند کمک هزینه خانواده را برای پوشش تحصیل و برخی از هزینه های زندگی تا زمانی که کودک تحصیلات خود را تمام کند یا به ۲۵ سالگی برسد، دریافت می کنند. این کمک هزینه ۲۶۵ یورو یا ۳۲۴ دلار آمریکا برای هر فرزند است که در سن شش سالگی ۲۰ یورو و در ۱۲ سالگی ۵۰ یورو افزایش می یابد.
گفتنی است که کشورها علاوه بر کمک های مالی بلندمدت و دادن امکانات رفاهی، آموزشی، مراقبتی و فرهنگی رایگان، برای والدین در سال های اولیه تولد فرزند امتیازات خاصتری را هم در نظر می گیرند.
دولت ها برای مادران مرخصی استحقاقی قرار داده اند که البته میزان پرداخت حقوق به مادران شاغل و غیرشاغل بر اساس قوانین کار کشورها متفاوت است. ارقام پرداختی به مادران نیز معادل با نرخ کامل یا میانگینی از حقوق کار در طول دوره مرخصی برای مادر است که ممکن است تا ۱۰۰ درصد درآمد آن ها هم تعیین می شود. از نظر این شاخص استونی با اعطای ۱۶۶ هفته مرخصی استحقاقی، سخاوتمندانه ترین رفتار را با والدین دارد. کشورهای مجارستان، لیتوانی، اسلواکی، اتریش، چک، نوروژ، آلمان، لهستان و فنلاند و ژاپن از این نظر در رده های بعدی قرار می گیرند.
پایان/
نظر شما